بعونک یالطیف
این انقلاب ما را زنده کرد!
یکی دوسال قبل محضر آیت الله علامه جوادی آملی روحی له الفداء بودم در تفسیر درس ایشان.
ایشان در میان درس فرمودند چند سال قبل سفری به ایتالیا داشتم-شاید هم کشور دیگری گفتند بنده الآن حضور ذهن ندارم- فرمودند در آنجا در یکی از شهرها پیرمردی بود و تا فهمید من نماینده ایران هستم اظهار لطف کرد و گفت ما و شما خوب امدیگر را درک می کنیم هم شما تجربه جنگ داشته اید هم ما هم شما کشته داده اید و هم ما ایشان می فرمودند در خلال حرفهایش فهمیدم تمام اعضای خانواده اش را در یک روز در بمباران شهر از دست داده است و فقط خودش زنده مانده است به من گفت می دانید بدترین روز زندگی من چه روزی بود؟!
آقای جوادی می فرمودند خب مطمئن بودم روزی که اعضای خانواده اش را از دست داده است اما در عین ناباوری گفت یک کارخانه تولید شراب در شهر ما بود که فوق العاده ترین شراب را با کیفیت عالی تولید می کرد و یک روز در حمله هوایی آن را بمباران کردند و آن کارخانه دیگر راه اندازی نشد و شرابی به آن کیفیت دیگر نصیبمان نشد!!!!
آقای جوادی می فرمودند روزی که کارخانه شراب سازی شهرشان منهدم شده بود از روزی که خانواده اش کشته شده بودند برایش بدتر بود…!
بعد اشاره کردند به در ودیوار اطراف و فرمودند می گویند چرا در و دیوار این حرم -حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه- را می بوسید؟!
خب معلوم است اینها ما را آدم کردند این انقلاب مارا آدم کرد امام ما را آدم کرد ملت ما را به سمت آدم شدن پیش برد…(به نقل از شاگردان علامه)
امروز 12 بهمن است طلوع فجر آدم شدن در ظلمت اومانیسم طلوع خدا هست و اشرقت الارض بنور ربها در ظلمت حاکمیت شیطان…
آغاز این حیات و سالروز شروع این کمال بر همه شما مبارک…
یاعلی
سلام دوستان خوبم
حكم موسيقي و غنا طبق روايت
امام جعفر صادق (ع) فرموده اند : کسی که چهل روز در خانه اش صوت موسیقی و آواز خوانی پخش شود و مردم بر او وارد شوند ، شیطان تمام اعضای خود را به بدن او مسح می نماید پس غیرت به کلی از آن مرد برطرف گردد تا جایی که اگر با زنش ، در مقابل خودش ، فعل قبیحی انجام دهند او بدش نمی آید و صفت غیرت و حیا به کلی از آن مرد برطرف شود. (وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 128 ، فروع کافی جلد 6 صفحه 432) همچنین در حدیثی از پیامبر اکرم نقل شده است : غنا ، نردبان زنا است.(بحارالانوار جلد76 باب99 (باب الغناء)) و امام صادق فرمودند : خانه ای که در آن غنا باشد ، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود. و نیز : غنا باعث پیدایش روح نفاق است .وسائل الشیعه جلد 12 باب 99 (ابواب ما یکتسب به)
اللهم عجل لوليك الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم
میخواهم_روحم_را_این_قدری_بدوزم.
عزيزان من سلام
کتاب شیعهگری احمد کسروی چاپ شده بود، او این کتاب را در راستای سیاستهای انگلیس میدانست، روی انگلیس خیلی حساس بود، حتی در آبادان که برای کار در شرکت نفت رفته بود، یکی از روزها دیده بود که یک کارمند انگلیسی پالایشگاه به صورت یک کارگر ایرانی سیلی زد، حالا او مدام سخنرانی راه انداخته بود و کارگران را دعوت به قصاص میکرد، سر همین کارها تحت تعقیب قرار گرفته بود؛ اما قضیهی کسروی را خیلی جدیتر میدانست، لذا سید مجتبی 21 ساله، جمعیت انقلابی ومجاهد فدائیان اسلام را تشکیل داد.
وقتی از سؤال کردند حالا چرا “فدائیان اسلام"؟!
گفت شبی در خواب جدم سیدالشهداء را زیارت کردم، حسین (ع) بازوبندی به بازوی من بست که روی آن نوشته شده بود “فدائیان اسلام".او به فدائیان اسلام، لحن شعار و صراحت خاصی داده بود که تکاندهنده و با ابهت بود. حروف را خیلی محکم ادا میکردند. این رسم سید مجتبی بود که میگفت: بچه مسلمان باید محکم باشد.
ایشان به فداییان اسلام دستور داده بودند که وقت ظهرها هرجا که بودند باید اذان بگویند. یک روز رو به من کرد و گفت: آقا محمدعلی! شما اذان میگویید؟
گفتم: نه آقا!
گفت: چرا؟
گفتم: آخر خجالت میکشم!
ایشان گفت: یک سؤال از تو دارم، شما چه میفروشید؟
گفتم: خیار، بادمجان، کدو….
آقا پرسید: داد هم میزنی؟
آن موقع ها رسم بود فروشندهها داد میزدند.
گفتم: بله آقا!
گفت: میشود یک بار آن فریادها را این جا هم بزنی؟
گفتم: نه آقا! خجالت میکشم.
گفت: چرا؟
گفتم: آخر آقا! من جنسی در اینجا ندارم. حالا اگر سر کار بودم و مثلاً خیار داشتم، میگفتم خیار یه قرون! اما اینجا که چیزی ندارم!
گفت: آهان! پس بگو من دین ندارم یک جوان به این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت میکشد فریاد بزند الله اکبر، اشهد ان لااله الا الله؟!
ای پرندگان، چرندگان، ای آسمان، ای زمین، من شهادت میدهم که خدا از همه بالاتر است. خجالت میکشی اینها را بگویی؟ آن وقت خجالت نمیکشی با این همه عظمتت داد میزنی خیار یه قرون؟! میبینی چه قدر خودت را پایین آوردهای و موقع اذان گفتن چهطور خودت را بالا میبری و با الله اکبرت میکوبی بر فرق هر چه غیر خداست؟
امشب شب شهادت سید مجتبی نواب صفوی هستش..جهت شادی روحشون..یه صلوات عنایت کنید.
رهنمود هاي اخلاقي امام به طلاب
اسلام بر سه بعد اصلی «اعتقاد، احکام و اخلاق استوار است . از این میان اخلاق و تزکیه اخلاقی انسان ها از رذایل و آراستن ایشان به فضایل اخلاقی ، از اصول شرایع آسمانی و اهداف نهایی انبیای الهی به شمار می رود . تا جایی که قرآن کریم چنین رسالتی را به پیامبر اسلام نسبت می دهد ؛ از جمله می فرماید:
«هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم ءایته و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمه وإن کانوا مِن قبل لفی ظلالٍ مبین »
او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده ،رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می خواند و آنان را تزکیه می کند و به آنان کتاب و حکمت می آموزد ، با آنکه قبل از آن در گمراهی آشکار بودند .
رسول گرامی اسلام با بیان گوهربار خویش بر این اصل مهر می گذارند و می فرمایند :«انی بُعثتُ لا تَمَّمَ مکارم الاخلاق»برانگیخته شدم تا مکرمتهای اخلاقی را تکمیل کنم .»
در راستای این فرمایشات گرانقدر ، امام خمینی ره نیز رهنمودهای ارزشمندی دارند که بخش اعظم آن خطاب به طلاب علوم دینی می باشد . ایشان می فرمایند: «اخلاق باید در همه جا و در همه دروس مورد توجه قرار گیرد و اعتقادم بر این است که باید هر کس که حوزه درسی بزرگ یا کوچکی دارد ،یکی دو دقیقه مقدمتا ًو موخرتاً درس اخلاق بگوید تا طلاب با اخلاق اسلامی بار بیایند. »
تعریف اخلاق
امام راحل در تعریف اخلاق آورده اند که « خلق عبارت است از حالتی در نفس ، که انسان را دعوت به عمل می کند ،بدون رویه و فکر ،مثلاً کسی که دارای خلق سخاوت است ،آن خلق، او را وادار به جود و انفاق می کند ،بدون آنکه مقدماتی تشکیل دهد :گویی یکی از افعال طبیعی او است و همین طور نفس «عفیف» که این صفت خلق آن شده است ، به طوری که حفظ نفس کند که گویی یکی از افعال طبیعیه او است .»
ضرورت اخلاق
امام خمینی ره فرموده اند:« اگر بخواهید خدمتگزار اسلام باشید ،خدمتگزار ملت اسلام باشید ،باید دانشگاه ،فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاه هستند و همه آنها که مربوط به فیضیه هستند ،در رأس برنامه تحصیلی شان برنامه اخلاقی و برنامه تهذیبی باشد تا فراورده های آن ،امثال مطهری را به جامعه تسلیم کند.»
راه های تحصیل اخلاق عملی
برای تحصیل ارزش ها روش های گوناگونی وجود دارد . از جمله این راه ها از نظر امام خمینی ره امور زیر می باشد .
1-خود آغازی :حضرت امام در بسیاری از ملاقات های خود با روحانیت و اقشار مختلف مردم ،بر تزکیه و تهذیب نفس تأکید داشتند و بر این باور بودند که «مبدأ هر امری از خود آدم شروع می شود » و اصلاح نفس را «ما باید از خودمان شروع کنیم .»
«باید از همین حالا ،همین جوان 12ساله ،همین جوان 20 ساله که در مدارس علمی است ،باید خودش را آنطوری که دستورات الهی است ،عادت بدهد به اینکه آن طور باشد .یک قدم برای اخلاق خوب و تهذیب بردارید ،اگر خدای نخواسته آقایان مهذب نباشند و آن طوری که اسلام می خواهد ،نباشد، این ضررش از نفعش بیشتر است . تمام ادیانی که اختراع شده و کاذب هستند ،این اشخاصی که مؤسس آنها هستند درس خواندند ولکن مهذّب نبودند .»
2- غنیمت شمردن فرصت جوانی : امام همواره به جوانان سفارش می کردند: «شما الآن جوان هستید ، می توانید خودتان را تهذیب کنید» و نیز فرمودند :«نگذارید قوای جوانی از دستتان برود ،هرچه قوای جوانی از دست برود ، ریشه های اخلاقی فاسد در انسان زیادتر می شود .
3-گزینش دوستان خوب :«از وصیت های من که در آستانه مرگ هستم و نفس های آخر را می کشم به تو که از نعمت جوانی برخورداری،آن است که معاشر خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و آنان که به حبّ دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال دنیا به اندازه کفایت و حد متعارف پا بیرون نمی گذارند و مجالس و محافلشان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تأثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است . و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند پرهیز نمایی که با خوگرفتن با این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی جبران ناپذیر است .»
4- تقدم تزکیه بر تعلیم : در برخی آیات قرآن کریم تزکیه بر تعلیم مقدم شده است (و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمه)و تزکیه می کند آنها را و کتاب و حکمت را به آنها یاد می دهد .»
امام نیز در برنامه ی تربیتی و اخلاقی خود : تزکیه را مقدم بر تعلیم می داند :« تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبه ای که در مدرسه درس می خواند ، هم دوش با درس ،هم قدم با درس تزکیه لازم دارد .»
در بیان دیگری می فرمایند :«مهذّب بشوید به آداب الله ،به سنن الله . اگر چنانچه این نباشد علم اثری ندارد .آن نوری که خدای تبارک و تعالی یَقذِفُهُ فی قَلبِ مَن یشاء (خداوند متعال نور علم را در قلب هر کسی که بخواهد می اندازد)اگر مهذب نباشد ،قذف نخواهد شد .یک فنی است که آن عملی که نورانیت می آورد و نور است ، خدای تبارک و تعالی آن را عنایت می فرماید . آن به هر قلبی عنایت نمی شود .هر قلبی لایق آن نیست ،تا مهذّب نباشد ؛ تا خودش را خالی نکند از اخلاق زشت ، تا متوجه خدا نباشد و تمام قلب را تسلیم او نکند ، خدای تبارک و تعالی قذف نمی فرماید .»
به فرموده ي امام ؛ طلاب و روحانیون در امر تهذیب نفس باید پیش قدم باشند :«همه باید اخلاق خودشان را تهذیب کنند ، همه باید جهاد با نفس کنند؛ لکن شما روحانیون اولی هستید .»
پی نوشت:
1-مستدرک الوسائل ،محدث نوری ،موسسه آل البیت قمريال1408ق ،ج11.
2-صحیفه نور ، مجموعه رهنمودهای امام خمینی ،مرکز مدارک فرهنگ اسلامی ، انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت فرهنگ و ارشاد ،1361ش،ج20.
3- صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی ره ،تدوین و تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره،ج اول ،1378ش ،ج12.
4-روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی ره،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره،1374 ش.
نويسنده مسئول :ياس كبود
دلمــــــــــــان پاک باشد…..
اگر به دوران قبل از رضا خان كه با آن دستور ضد ديني اش، ضربه هاي فرهنگي اجتماعي فراواني را به اين مرز و بوم وارد آورد، مراجعه كنيم خواهيم ديد كه اكثر ايرانيان از ديرباز حجاب را به عنوان يكي از اصلي ترين نمادهاي دينداري و مسلماني به حساب آورده اند. حتي در زمان كشف حجاب، كه از ورود دختران با حجاب به مدرسه و ادامه تحصيل آنان ممانعت به عمل مي¬آمد، خانواده ها حتي خود دختران حفظ عفت و اعتقادات خود را به تحصيل و پيشرفت ترجيح دادند تا ثابت كنند حكومت تنها و تنها با سياست ناقصش در برخي مسائل اجتماعي آنان حكم مي راند نه بر اعتقاداتشان.
اكنون بايد اين سؤال جدي را مطرح نمود، در يك جامعه اسلامي كه بر پايه قوانين اسلامي استوار شده است، خانواده ها خصوصا زنان جامعه چه ممنوعيتي براي حفظ اعتقاداتشان دارند؟ چه بايد كرد؟
*يكي از بهترين راه حل ها و پركاربردترين آنها است. در اين راستا بايد دستگاه هاي فرهنگي و ساير نهاد هاي اجتماعي بسيج گردند.
اولين جايي كه بايد حجاب نهادينه شود، خانواده است به شرطي كه دليل پوشش براي نونهال و نوجوان توضيح داده شود آن هم به زبان روز و منطق قوي. چرا كه اولين الگوي حجاب يا بد حجابي، والدين هستند. اگر والدين به پوشش مناسب اهميت دهند و خود را به گوهر حجاب و حيا آراسته نمايند، قطعا فرزند از آنان الگو برداري خواهد كرد. اگر والدين، آموزش فرهنگ صحيح حجاب را سرلوحه تعامل خود با فرزندانشان قرار دهند و محجبه و با حيا بودن را در درون او نهادينه كنند، او در جواني تحت تأثير بد حجاب ها ، پوشش خود را تغيير نمي دهد .
*يكي ديگر از توصيه ي ما به والدين گرامي خصوصا مادران عزيز اين است كه در تفصيل و توضيح واژه ي زيبا و قشنگ براي فرزندانشان دقت نمايند. تا زماني كه داشتن مال و ثروت، تجملات، آرايش كردن و لباس هاي متنوع و برهنه به شيك بودن و زيبايي متصف شوند، فرزند ما زيبايي حجاب و انفاق و گذشت و فداكاري را نخواهند آموخت . وقتي مادر عزيز در محيط خانه نظيف و آرايش كرده نيست اما به محض بيرون رفتن خود را زيبا جلوه مي دهد و ساعت ها وقت خود را روبروی آينه صرف مي كند ، چگونه كودك امروز ما محجبه فردا شود. او فرق بيرون و درون خانه را هنوز درك نكرده، وارد جامعه خواهد شد. و همين كودكان هستند كه در آينده خواهند گفت : دلمان پاك باشد !!! حرفي قابل تأمل كه شايد بارها از زبان تحصيل كرده هايمان هم شنيده ايم.
تضاد تربیتی یکی دیگر از عواملی است که باعث می شود فرزندان نتوانند راه درست را از راه نادرست باز شناسند. به این ترتیب که مادر بر اساس اعتقادات دینی و اسلامی، فرزند خود را آموزش و تربیت می کند و اما پدران عزیز، رسوم غربی و به ظاهر روشن فکرانه را به فرزند خود دیکته می کند و یا برعکس. در چنین فضای تربیتی فرزند دچار تضاد است و قبل از ورود به جامعه این تناقض را دیده است. سوالات متعددی که در ذهن کودکان پیش دبستانی و یا مهد ها ایجاد و ابراز می¬شود، گویای این واقعیت تلخ است. یعنی یک زوج جوان که ورود فرزندی را به دنیای خود اجازه داده¬اند، هنوز اطلاعات صحیحی از راهی که یک انسان برای تکامل باید بپیماید، ندارند!! گاهی این تضاد تربیتی از خودخواهی ها و لج بازی های بین پدر و مادر سرچشمه می¬گیرد. باید به این دسته از والدین گفت: شاید روزی لج بازی های آنان به پایان برسد اما دیگر آن زمان شاید تربیت صحیح فرزند دلبنداتان کمی دیر شده باشد. بهتر نیست به جای این خودخواهی ها کمی گذشت و فداکاری کرد. به یقین گذشتن از خواسته¬ها برای به ثمر رساندن فردی ارزشمند، لذت بخش بوده، علاوه بر این که اجر معنوی و پاداش اخروی را نیز به دنبال خواهد داشت.
نويسنده مسئول : ياس كبود
آخرین نظرات