#تبلیغ_قوی
#جهش_در_تبلیغ
#سخنرانی_رحیم_پورازغدی
#اولین_نشست_تخصصی
#مبلغات_حوزه_علمیه_خواهران_استان_تهران
#حوزه_علمیه_الزهرا_قیامدشت
امروز هر چه جلوتر بریم ، صدای ما یکی از صداهای شنیده شده هست. اما توجه کنید امروز سخن حق و حرف مفت هر دو گفته میشود و هردو اتفاقا شنیده می شوند و عامه مردم گاها نمی دانند کدام یک درست گو و کدام وراج و بیهوده گو هست!
چون صدا در خلاء گم میشود.
باید هر جا حرفی از دین و ارزش های اسلام میزنید…باید حواستان باشد وارد یک مناظره شده اید
و باید به سئوالات طرح شده و نشده هم پاسخ بدهید آن هم به روش احسن…حتی حسن هم نه بلکه بهترین روش.
توجه کنید حتی خواندن آیات و هر حدیثی با هر ترجمه و هر گویشی مناسب نیست..چون ممکن است جایگاهش نباشد و اینطور مطلب قربانی می شود.
امروزه مرز دینی کافر و مشرک و مسلمان و مذهب برداشته می شود و گاها متوجه نمی شوی که شبهات و سوالات مربوط به کدام مذهب است.
سوالها و شبهات مطرح شده در تمام جهان رنگ و بو و محتوای یکسانی دارند..و مسائل مشترک جهانی یکسان شده است
البته این از جهتی فرصت و از جهتی خطر هست
خطرناک است چون اگر توجه نشود پاسخ های دیگران و منجلاب هایی با لعابی خوش، جهان را و اذهان بشر را فرا خواهد گرفت.
و از جهتی هم مثبت است که موجب می شود جملات و کلمات را مزه کرد و درست انتخاب کرد و بی هوا به صورت مخاطب پرتاب نکرد.
همه بست کار فرهنگی همین است دقت در انتخاب عناصر و مصالح و به کار بستن آن…در عرصه فرهنگسازی باید توجه کرد برهان و دلیل و نقل چه جایگاهی دارد…
با ملحد و شیعه و خلاصه نوع مخاطب چه نوع شروع و بحث و محتوا را باید به کار برد
باید غنای واژگانی در ذهن وسیع باشد تا بتوان محتوا را با تعابیر مناسب به جامعه و بشریت ارائه داد.
ائمه علیهم السلام متخصصین در این زمینه بودند..تمام انبیا مناظره داشتند و بحث خاص انسان های امروز نیست..
امام علی علیه السلام می فرمایند:
پیامبر در یک روز با بزرگان 5 مکتب مناظره داشت، که بعد از اتمام بحث آنان از پیغمبر و نحوه بحث راضی بودند و درحالی که اعتراف کردند برای سوالات پیامبر پاسخی نداشتند.
و این یعنی وجود مناظره و تخصص معصومین.
در عیون اخبار الرضا می بینیم که حضرت رضا روحی له الفداء
هنگامی که مخاطب در پاسخ گیر می کند، به مخاطب می گوید شما می توانید به من پاسخ دهید؛ این سه جواب دارد و من برای سه اشکال موجود، سه جواب دیگر دارم…و بعد از اتمام و تسلیممتخاصم حضرت می فرمایند:
خلونی و ایاه…
منو با این شخص تنها بگذارید…امام به شخص می گوید هدف من روشن شدن حق هست نه تخریب شخص..
و امام او را در آغوش گرفت و گفت هر وقت سوالی داشتی من منتظر تو هستم.
تهیه و تنظیم:زهرا قاسمی نور
موضوع: "یادداشت ها"
فایل پی دی اف معرفی برخی سایت های پژوهشی خدمت دوستان عزیز و همراه
یادداشت های ز. قاسمی نور
شهرک طلاب….اماها و اگر ها!!!!!!
می دانیم که دنیای امروز به دنبال صلح است به دنبال امنیت است…اما با صلح مسلح می خواهد امنیت را بدست آورد به همین جهت است که همگان برای بالا بردن قدرت نظامی در تکاپو هستند، اما صلح مسلح فایده ای ندارد. چنین صلحی نمی تواند سبب امنیت کامل باشد. صلح واقعی و ایجاد امنیت دائمی در سایه دین امکان پذیر است. دینی که معنای صلح و همزیستی مسالمت آمیز و حق و حقوق را تبیین و تعریف کرده است. حالا همین دین توسط روحانیت و طلاب به مردم عرضه می شود و اصل اهمیت طلبگی و روحانیت هم همین رسالت است. اما باید دید این رسالت تا چه حد مورد توجه بزرگان حوزه های علمیه یا حتی خود طلاب عزیز واقع شده است؟
یکی از اساسی ترین نیاز های طلاب نیاز به مسکن است و مسئولان این نیاز طلاب جوان را مد نظر قرار داده و بعضا دست به تآسیس شهرک ها یا مجتمع هایی زده اند و مجموعه طلاب را در آن جمع آوری نموده اند..نمیخواهم بگویم این اقدام نامبارک و هدف دار است..اما آیا به عواقب این نوع تمرکز گرایی اندیشیده ایم..ممکن است تجمیع طلاب از فضای شهر و بین مردم و دور ساختن آن ها از فضای عمومی شهر عواقبی را داشته باشد…
اول اینکه: موجب سکولاریزه شدن مملکت دینی می شود: تفکر سکولار توسط برخی روشنفکران وارد جامعه دینی شده و با رنگ و لعاب متعدد خودنمایی میکند.. وقتی طلاب از فضای عمومی شهر در مکانی دیگر تجمیع می شوند، دو اتفاق در حال شکل گیری خواهد بود اول اینکه سبک زندگی اسلامی و اِعمال آن در یک فضای مشخص، محدود می شود.دوم اینکه حصاری گرداگرد تفکر طلاب را فرا گرفته و آنان را از مسائل دینی و اجتماعی مبتلی به مردم دور نگه داشته و مغفول میشوند…یادمان باشد که زمان و مکان مهمترین عناصر در سبک زندگی انسان ها هستند و تغییر و تحول آنان، ارتباط مستقیمی با تغییر و تحول شخصیت افراد خواهد داشت.
از بین رفتن فضای تبلیغ و فعالیت های دینی و مذهبی از دیگر معایب تجمیع طلاب در فضاهای شهرکی و دور از فضای عمومی است!اساسا رسالت انبیاء زمانی تأثیر خود را می گذاشت که خود آنها در بین مردم زندگی می کردند و الگو پذیری عموم در سبک زندگی اسلامی منوط به حضور فعال و رئوفانه طلاب علوم دینی در عرصه زندگی آنان است.
کمرنگ شدن یا به نحوی از بین رفتن امر به معروف و نهی از منکر: طلاب علوم دینی وقتی در بین مردم نباشند چگونه میتوانند مجری امر به معروف و نهی از منکر باشند.
مشغول کردن طلاب به خود و ترغیب آنها به تجمل سازی زندگی نیز از معایب این فضا سازی ها خواهد بود…و اینجاست که بگویم وقتی بخواهند چیزی نگندد آن را نمک میزنند..امان از روزی که خود نمک بگندد….
شاید هم برخی فکر بکنند بنده توهم توطئه دارم…اما باید بگوییم این اتفاقی است که دارد می افتد ابتدا طلبه ها را از لباس روحانیت فراری میدهند بعد فضای زندگیشان را به مجموعه ای بسته تقلیل می دهند و بعد در رسانه ها تبلیغ می شود که طلبه ها آمادگی مواجهه با دنیای مدرن را ندارند و در زندگی سنتی گرفتارند…و البته اگر خود طلاب عزیز نیز معتقد به خصوصی سازی طلاب باشند باید در نوع تفکر و اندیشه خود تجدید نظر کنند.باید ببینیم تا چه حد به شاخصه های طلبه انقلابی که مورد نظر امام رحمه الله علیه بود، قرابت داریم.
علاج درد و بهبود زندگی و معیشت ،خصوصا مسکن طلاب این است که آن ها را وارد فضای تربیتی و آموزشی بکنند. و سیاست های مسکن را تغییر دهند نه در حق طلاب بلکه در حق همه مردم !!!طلبه که دنبال تجمل نیست..اگر قرار باشد به دنبال تجمل و راحتی های غیر ضروری باشد چرا دیگر طلبه شده است…وقتی انسانی انتخاب میکند که در مسیر انبیاء قدم بگذارد لاجرم باید مشقت هایی را هم متقبل شود. وقتی راحتی طلبه در خطر است..اما خطر مهجوریت دین اسلام هم هست..قطعا این اهم بر راحتی زندگی ارجحیت دارد… امید است که به هوش بوده و تأمل کنیم وبا عمل و فعالیت خود، اجازه ندهیم این امانت رسول خدا به تفسیرهای ناقص و غلط برخی متفکرین غربی و داعش نزول پیدا کرده و منهدم شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
آخرین نظرات